Clicky

دفتر فروش: اصفهان-خیابان رودکی
​​​​​​​تلفن: 3-03137866682

​​​​​​​کارخانه:یزد- شهرک صنعتی مهریز
تلفن: 03532553376

اهمیت خاک از منظر کشاورزی

موفقیت رشد یک گیاه به طور مستقیم وابسته به خصوصیات خاکی است که گیاه در آن کشت می شود. زیرا خاک به عنوان منبع آب و مواد معدنی مغذی برای گیاه به حساب می آید. به طور کلی نقش خاک زراع در ارتباط با گیاه عبارت است از:
1.تأمین کننده آب
2.تأمین کننده مواد معدنی غذایی
3.تأمین کننده هوای لازم برای تنفس ریشه ها
4.تشکیل دهنده محیط مناسب برای رشد ریشه
5.داشتن وضعیت نامطلوب به عنوان لنگر و تکیه گاه گیاه
خاک زراعی مجموعه ای است شامل تکه های سنگ، مواد آلی، محلول خاک، هوای محبوس در منافذ خاک و جمعیت بزرگی از باکتری ها، قارچ ها، حشرات و حیوانات کوچک که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر خصوصیات خاک و رشد ریشه اثر گذارند.​​​​​​​ میزان هر یک از این ترکیبات تعیین کننده خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و نهایتا میزان باروری خاک است.

​فراهم آوردن مقدار آب، مواد غذایی و اکسیژن کافی در محیط ریشه برای به دست آوردن حداکثر محصول کافی نیست. اگر خاک دارای عواملی که مانع رشد می شوند باشد ممکن است گیاه رشد نکرده و محصول مناسبی تولید نکند. بنابراین برای رسیدن به عملکرد مناسب باید خاک عاری از عوامل محدود کننده ای مانند پ-هاش خیلی اسیدی یا خیلی قلیائی، مواد سمی، املاح محلول زیاد، لایه های غیرقابل نفوذ، عوامل بیماریزا و ... باشد.

لایه های مختلف خاک از منظر کشاورزی

سولفاسید 30 پلاس

list item image

اسید کشاورزی، اصلاح پ-هاش و قلیائیت، اصلاح ساختمان خاک و کاهش شوری خاک

پارسی لئون اس

list item image

لئوناردیت گرانوله، اصلاح خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک

پارسی لئون P40

list item image

اسید هیومیک پودری، اصلاح ساختمان خاک، خصوصیات فیزیکی و بیولوژیکی خاک

ترکیبات اصلاح کننده خاک

​​آهک یا کربنات کلسیم معادل؛ پارامتری بسیار مهم در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است. انحلال کربنات کلسیم در خاک تابعی از فشار دی اکسید کربن در خاک است و تجمع کربنات کلسیم در خاک تابعی است از میزان بارندگی و آبشویی. وجود آهک و گچ در خاک موجب روشن شدن رنگ خاک می شود و با افزودن اسید رقیق به این خاکها نیز  جوشش (واکنش اسید با کربنات) مشاهده می گردد.
در خاکهای نواحی خشک معمولا محلول خاک از املاح کلسیم، بیکربنات، کربنات، سولفات، کلر و ... اشباع شده است. در این نواحی با آنکه ممکن است خاک دارای بافت سبک و شنی باشد، اما مقدار زیادی کلسیم (به صورت سولفات یا کربنات) تجمع پیدا می کند و علت آن عدم آبشویی در این خاکهاست.

به طور معمول حد مناسب آهک در خاک بین 15 تا 20 درصد است، وجود آهک در خاک به خاک خاصیت تامپونی می دهد، به این معنی که خاک در برابر تغییرات پ-هاش مقاومت می کند و به همین دلیل است که با افزودن ترکیبات اسیدی به خاک نمی توان پ-هاش آن را به مدت طولانی و به میزان زیاد تغییر داد، زیرا همین خاصیت بافری موجب خنثی کردن اسید و بازگشت پ-هاش به محدوده قبلی می گردد.
در خاکهای آهکی مقدار زیادی از کربنات کلسیم (معمولا همراه با کربنات منیزیم) با تمام خاک مخلوط شده و درصد این ترکیب گاهی تا بیش از 40% وزن خاک می رسد. وجود مقدار زیاد کلسیم در این خاک ها که توأم با پ-هاش 7/5 تا 8 می باشد، معمولا با مشکلاتی نظیر کمبود عناصر کم مصرف، تثبیت فسفر و برهم خوردن تغذیه پتاسیم همراه است. نکته قابل توجه در مورد خاکهای آهکی این است که اصولا مقدار زیاد آهک خاک نمی تواند هیچگونه رابطه ای با کم شدن تولید محصول داشته باشد، چه بسا که داشتن آهک در حد بهینه می تواند باعث حفظ ساختمان خاک، ایجاد خاصیت بافری در خاک، تغذیه کلسیم و نگهداشت عناصر غذایی در خاک گردد. خاکهای آهکی حتی با داشتن 40% کربنات کلسیم می توانند با اجرای مدیریت صحیح و تأمین آب و کود کافی عملکردی نظیر بهترین خاکهای جهان را داشته باشند. معمولا در این خاکها آهک از نظر شیمیایی چندان فعال نیست.به طور معمول خاکهای آهکی حاوی بیش از 15% کربنات کلسیم (به فرمهای پودری، نودول، پوسته و ...) در خاک هستند و بیشتر در مناطق خشک و نیمه خشک جهان گسترش یافته اند. پتانسیل تولید خاکهای آهکی در صورت وجود آب کافی، بالاست و توانایی ذخیره عناصر غذایی در این خاکها زیاد است. بالا بودن غلظت کلسیم در عصاره اشباع موجب تشکیل خاکدانه و در نتیجه ایجاد شرایط فیزیکی خوب در خاک می گردد. در صورت وجود لایه سخت آهکی غیرقابل نفوذ(هاردپن، افق پتروکلسیک)، نیاز به عملیات زیرشکنی و رفع محدودیت جهت بهبود نفوذ و زهکشی ضروری است.
به طور کلی خاکهای آهکی مواد آلی کمتری داشته و کمبود ازت در آنها شایع است. مصرف کود نیتروژن در این خاکها از قبل از استقرار گیاه تا زمان وجود گیاه در خاک ضروری است. کمبود فسفر نیز در خاکهای آهکی شایع است. میزان کود فسفر مورد نیاز به وضعیت فسفر در خاک و نیاز گیاه بستگی دارد. برای تأثیر بیشتر کودها فسفر در خاکهای آهکی بهتر است از کودهای فسفر محلول در آب استفاده شود، همچنین مصرف نواری کود فسفر در این خاکها بسیار مؤثرتر از روش پخش سطحی است. در صورت مصرف کودهای فسفر به صورت مخلوط با خاک بهتر است آنها را در مرحله بذرپاشی مصرف نمود تا در مرحله ابتدایی رشد که گیاه به فسفر نیاز دارد در اختیار آن قرار داشته باشد.
خاکهای آهکی معمولا از کمبود عناصر ریزمغذی به ویژه آهن و روی نیز رنج می برند. در محصولات زراعی مصرف خاکی سولفات روی می تواند برای چندسال پاسخگوی کمبود روی باشد و در درختان میوه بهتر است از محلولپاشی کودهای حاوی روی استفاده گردد. استفاده از کودهای آلی می تواند تا حدودی برای کاهش کمبود روی و آهن مؤثر باشد.
استفاده از ترکیبات کودی اسیدی، استفاده از مواد آلی، مصرف کودهای عناصر ریزمغذی (به صورت کلات مناسب مصرف خاکی (Fe-EDDHA) یا محلولپاشی) و مصرف مرحله ای کودهای کامل NPK برای مدیریت حاصلخیزی در خاکهای آهکی بسیار مفید و راهگشاست.​​​​​​​
در صورت وجود لایه های سخت آهکی در خاک نیاز به شکستن این لایه ها از طریق شخم است و برای احداث باغها حتما باید لایه های عمقی (تا عمق 1/5-1 متری) از نظر وجود لایه های سخت آهکی(پتروکلسیک) یا سایر هاردپن ها مورد بررسی قرار گیرند تا درختان در سالهای بعد رشد دچار مشکل نشوند. همانطور که گفته شد در باغات موجود در خاکهای آهکی بهتر است عناصر ریزمغذی به صورت محلولپاشی و همچنین درون چالکود در اختیار گیاه قرار داده شوند.

آهک خاک و نقش ​​​​​​​آن در کشاورزی

رابطه پ-هاش با قابلیت دسترسی عناصر در خاک

رابطه کلی پ-هاش خاک و قابلیت استفاده عناصر غذایی موردنیاز گیاه

نقش پ-هاش خاک در کشاورزی

پ-هاش پارامتری است که بیانگر غلظت (فعالیت) یون هیدروژن (+H) است و در دامنه 1-14 تغییر می کند {(+pH=-log(H} و در محلولهای مختلف با استفاده از کیتهای تشخیصی یا الکترود قابل اندازه گیری است. هر چه غلظت هیدروژن در محلولی بیشتر باشد pH اسیدی (کمتر از 7) و هرچه غلظت هیدروژن کمتر (غلظت هیدروکسید بیشتر) باشد pH اندازه گیری شده قلیایی (بیشتر از 7) و pH=7 خنثی است و برابر با پ-هاش برابری غلظت هیدروژن و هیدروکسید است.
​​​​​​​ اهمیت اندازه گیری پ-هاش در بحث کشاورزی مدیریت غذایی گیاه و واکنشهای داخل خاک است. عناصر مختلف در پ-هاش های متفاوت حلالیت متفاوت دارند که بر میزان دسترسی ریشه به این عناصر اثرگذار است. بهترین دامنه پ-هاش برای اکثر گیاهان در محدوده 7-6/5 است، اما واقعیت امر اینجاست که خاکها با توجه به ماهیت شیمیایی و کانی شناسی خود دارای دامنه وسیعی از پ-هاش اسیدی تا قلیایی هستند. برای مثال اکثر خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک جهان به واسطه ترکیب کانی شناسی و کم بودن بارش همچنان دارای املاح محلول در آب بوده و پ-هاش این خاکها به واسطه داشتن نمکهای کلسیم و منیزیم (آهک و گچ ) هنوز قلیایی است، اما در مناطق حاره بواسطه بارشهای شدید این املاح از خاک شسته شده و تنها اکسیدهای آهن و آلومینیوم که به شست و شو مقاومترند باقی مانده است، لذا پ-هاش خاک این مناطق بواسطه حضور اکسیدهای آهن و آلومینیوم اسیدی است.
تغییر پ-هاش خاک روشی است که در مدیریت کشاورزی، در یک خاک برای رسیدن به دامنه بهینه پ-هاش صورت می گیرد، مثلا در خاکهای اسیدی با افزودن گچ و آهک کشاورزان در تلاشند تا پ-هاش را کمی قلیایی کنند و در خاکهای قلیایی با افزودن ترکیبات اسیدی تلاش بر کاهش پ-هاش است. در نمودار روبرو قابلیت جذب عناصر غذایی در پ-هاش های مختلف خاک برای گیاه نمایش داده شده است، هرچه عرض نوار عنصر در یک پ-هاش بیشتر باشد، قابلیت جذب آن عنصر برای گیاه بیشتر است که در نمودار به رنگ سبز نمایش داده شده است و هرچه عرض نوار کمتر می شود، قابلیت جذب عنصر برای گیاه کمتر خواهد شد که با رنگهای زرد و نهایتا قرمز نشان داده شده است. بهترین پ-هاش برای قابلیت استفاده اکثر عناصر غذایی توسط گیاه حدود 7-6/5 است.

واقعیت این است که تغییر پ-هاش به سادگی فرمول آن امکانپذیر نیست به چند دلیل، اول اینکه فرمول اندازه گیری پ-هاش رابطه ای لگاریتمی است، به این معنی که هر 10 واحد تغییر در غلظت H تنها یک واحد تغییر در پ-هاش ایجاد خواهد کرد و دوم اینکه ترکیب شیمیایی خاک به سادگی قابل تغییر نیست و در برابر تغییرات پ-هاش مقاومت نشان می دهد و تغییر پ-هاش ایجاد شده با گذشت زمان خنثی شده و خاک با داشتن خاصیت تامپونی بعد از مدتی به حالت اولیه خود بر می گردد. البته دامنه بهینه پ-هاش برای گیاهان مختلف متفاوت است، زیرا هریک سازوکار متفاوتی برای مقابله با محدودیتهای خاکی به کار بسته اند. اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا استفاده از ترکیبات اسیدی و بازی برای تغییر پ-هاش کاری بیهوده است یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا به مکانیسمهایی که گیاهان برای جذب موادغذایی از خاک در این شرایط استفاده می کنند بپردازیم. ​​​​​​​یکی از روشهایی که گیاهان برای جذب عناصر غذایی از خاک به کار بسته اند، دفع ترکیبات آلی اسیدی به محیط فعالیت ریشه (رایزوسفر) است. گیاهان آب و مواد غذایی را از خاک در تماس با ریشه دریافت می کنند، بنابراین آنها با این روش پ-هاش محیط جذب خود را اسیدی نموده و قابلیت استفاده عناصر موجود در خاک را افزایش می دهند و از عناصر موجود استفاده می کنند. استفاده از ترکیبات اسیدی و اصلاح کننده خاک نیز اگرچه قادر به تغییر پ-هاش خاک نیست اما همین تغییر موضعی و کوتاه مدت در خاک باعث می شود تا ریشه راحتتر بتواند عناصر غذایی را از محلول خاک جذب کند و بنابراین مصرف این ترکیبات فارغ از سایر اثرات مفید در تغذیه گیاه مؤثر است. 

دامنه پ-هاش بهینه برای برخی محصولات کشاورزی

شوری خاک و اهمیت آن در کشاورزی

آستانه تحمل گیاهان مختلف به شوری خاک

زمانیکه نمکهای محلولتر از کربنات کلسیم و گچ در سطح خاکی ظاهر می شوند که رشد گیاه و عملکرد اکثر محصولات را تحت تأثیر خود قرار می دهند خاک شور است. هدایت الکتریکی اکثر این خاکها بیش از 4dS/m یا ohms/cm است. حضور نمک در خاک جذب عناصر غذایی توسط گیاه و فعالیت میکروبیولوژیکی در خاک را تحت تأثیر قرار می دهد. ​​​​​​​
تمام گیاهان تاحدی از شوری عصاره اشباع خاک را بدون اینکه عملکردشان کاهش یابد، تحمل می کنند. این حد را آستانه شوری می نامند. در بررسی تحمل درختان میوه به شوری علاوه بر شوری کل غلظت یونهای موجود در خاک نیز باید در نظر گرفته شود.یکی از محدودیتهای رشد گیاه غلظت املاح در خاک است. تجمع نمک در خاک به شوری اب کاربردی، شوری اولیه خاک و سرعت شست و شوی نمک از خاک و منطقه رشد ریشه بستگی دارد. از مهمترین مشکلات کشاورزی در ایران، شوری اراضی است. برای مدیریت این محدودیت در ابتدا باید دلیل شوری خاک را پیدا کرد. خاک ها معمولا به چند دلیل شور می شوند:
1.وجود سنگ مادر نمکی
2.آبیاری با آب شور
3.نزدیکی به دریا و شور شدن از طریق فرونشست
4.بالا بودن سطح آب زیرزمینی شور
5.استفاده بی رویه و غیر اصولی از ترکیبات کودی (آلی و معدنی)

6.کاهش بارندگی و افزایش تبخیر 
عمده مشکل شوری در خاکهای ایران به خاطر زیاد بودن تبخیر از سطح خاک، بارندگی کم، پستی و بلندی زمینها، آبیاری با آب با کیفیت نامناسب و سنگهای مادری است. برای مدیریت شوری خاک برخی روشها به اصلاح شوری خاک می پردازد و برخی دیگر مدیریت کشت نیاز است، به این معنا که محصولی متناسب با شرایط خاک و محیط برای کشت انتخاب شود. ​​​​​​​
تحمل گیاهان به شوری علاوه بر غلظت املاح محلول در خاک، تابع شرایط دیگری از جمله ترکیب املاح، عوامل محیطی، حاصلخیزی خاک، شرایط فیزیکی خاک، روش آبیاری، شرایط آب و هوایی، عوامل بیولوژیکی مانند مرحله رشد گیاه و رقم گیاه است.
شوری خاک پارامتری است متغیر و توزیع نمک در خاک بسته به شدت آبشویی و آهنگ زهکشی، روش آبیاری و سطح ایستابی ممکن است یکنواخت و یا کاملا غیریکنواخت باشد. شوری خاک حتی در فاصله بین دو آبیاری بر اثر تبخیر تغییر می کند.
خسارات شوری بر گیاه
شوری مفهومی است وابسته به گیاه، به این معنی که یک شوری ثابت ممکن است برای گیاهی غیرشور و برای گیاه دیگر بسیار شور تعریف شود، به همین دلیل تحمل گیاهان مختلف به شوری متفاوت است. شوری می تواند توانایی گیاه را برای زنده ماندن کاهش دهد و همینطور باعث کاهش میزان محصول یا رشد گیاه شود. شوری از سه طریق باعث بروز این خسارت ها می شود، اول به واسطه افزایش میزان املاح در خاک باعث افزایش فشار اسمزی شده و گیاه را در جذب آب و مواد غذایی دچار مشکل می کند و مورد دوم از طریق سمیت یونهایی همچون سدیم و بور و مورد سوم تداخل این یونها در تغذیه سایر عناصر مثلا بالا بودن غلظت سدیم باعث کمبود کلسیم می شود و یا بالا بودن غلظت کلر در جذب با نیترات رقابت خواهد داشت. رشد ریشه و پراکنش آن در نیمرخ خاک می تواند متأثر از تغییرات شوری خاک باشد و شوری می تواند باعث افزایش پوسیدگی ریشه شود. 
شوری در شرایطی که نیاز تبخیری بالا، دما زیاد، رطوبت نسبی کم و خشکی و باد زیاد باشد به مراتب تنش بیشتری بر گیاه وارد می کند.
روشهای مدیریت خاک شور
کاشت گیاهان متناسب با شوری موجود
آبشویی با آب با کیفیت مناسب
استفاده از ترکیبات کودی با ضریب شوری پایین و به صورت تقسیط
استفاده از ترکیبات اصلاح کننده خاک و آب
محلولپاشی ترکیبات کودی نظیر پتاسیم و کلسیم با آب با کیفیت

مدیریت تناسب یا حذف شوری در خاک سطحی و منطقه ریشه در خاکهای شور
 

  • برای ممانعت از تجمع نمک در منطقه ریشه، آب آبیاری (یا باران) بیش از نیاز جذب، تبخیر و تعرق محصول باشد.
  • آبشویی باید زمان بندی شده و متناسب با شرایط رشدی حساس به شوری محصول باشد تا از بروز تنش در مراحل حساس رشد به گیاه جلوگیری شود.
  • آبشویی را می توان به صورت آبیاری در فصول خشک زمان بندی کرد.
  • شستشو در زمان‌هایی که نیاز به تبخیر و تعرق کم است، کارآمدتر است، برای مثال، در شب، در هنگام رطوبت بالا، در هوای خنک‌تر یا خارج از فصل زراعی.
  • شستشو تنها زمانی مؤثر است که آب زهکشی شور از طریق زهکش های زیرسطحی تخلیه شود تا نمک های شسته شده را از منطقه موردنظر خارج می کند (اما باید از آلوده کردن سایر مناطق تحت کشت در پایین دست خودداری شود).

یکی دیگر از موانع رشد گیاه در خاک قلیائیت زیاد خاک به ویژه ناشی از غلظت زیاد سدیم خاک و با گذشتن میزان ESP (درصد اشباع سدیم) از مقدار 15% است. پ-هاش این نوع خاک ها از 8/5 بالاتر (بین 8/5 تا 10) است، به دلیل رسوب کلسیم و منیزیم در این خاک ها کاتیون غالب خاک یون سدیم است و هیدرولیز عامل عمده افزایش پ-هاش در این خاکهاست (بالاتر از 8/2). قلیائیت زیاد و سدیم قابل تبادل برای گیاه از چند طریق زیان آور است. به دلیل غالب بودن کربنات سدیم در این خاکها و رسوب کلسیم و منیزیم غلظت این املاح در محلول خاک بسیار کاهش می یابد، بالا بودن درصد سدیم تبادلی و pH خاک باعث پراکندگی رسها و در نتیجه آن ناپایداری ساختمان خاک می شود، در ادامه این فرآیند نفوذپذیری آب در خاک و تهویه خاک نامناسب و در نتیجه موجب خسارت به رشد گیاهان خاک می گردد. میزان آماس و پراکندگی رس ها به نوع رس، نوع کاتیون تبادلی، غلظت املاح در محلول و مواد آلی خاک دارد. با افزایش میزان سدیم تبادلی خسارات وارده تشدید می گردد. تشکیل سله، ایجاد رواناب، نفوذ نامناسب آب درون خاک، کاهش درصد جوانه زنی بذر و توسعه ریشه از جمله علایم خاک های سدیمی (قلیایی) هستند. پ-هاش بالای این خاکها گاها موجب بروز مسمومیت در گیاه می گردد.کمبود عناصری چون آهن، روی و فسفر در خاکهای قلیا شایع است. 
​​​​​​​

قلیائیت و سدیمی بودن خاک 

بررسی تاریخچه کشاورزی در جهان نشان می دهد که بدون در نظر گرفتن موازنه میزان املاح آب و خاک و احداث زهکشها کشاورزی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک پایدار نیست.
​​​​​​​تا سال 1380 مساحت 18 میلیون هکتار از اراضی ایران معادل 10% جزو خاکهای شور و سدیمی ارزیابی شدند. خاکهای شور و سدیمی خاکهایی هستند با ECبیشتر از 4dS/m و ESP بیشتر از 15%. مشکلات و محدودیتهای موجود در این خاک ها بیشتر از خاکهای شور یا خاکهای سدیمی است و اصلاح این خصوصیات باید با دقت بیشتری صورت پذیرد.
اصول اصلاح خاکهای شور و سدیمی
اصلاح خاکهای شور و سدیمی عبارت است از ایجاد و توسعه سیستم زهکشی، آبشویی املاح اضافی و استفاده از اصلاح کننده های شیمیایی برای ایجاد سیستم کشاورزی پایدار. آبشویی املاح عبارت است از حل کردن املاح و خروج آن از نیمرخ خاک. در نتیجه برای آبشویی باید نفوذپذیری خاک کافی باشد و راهی برای خروج زه آب وجود داشته باشد. به همین دلیل در اراضی با آب زیرزمینی کم عمق، ایجاد سیستم زهکشی ضروری است. میزان آبشویی مورد نیاز، تابعی از شوری اولیه خاک، مقاومت گیاهان به شوری و عمق آب زیرزمینی است. هرچه بافت خاک سنگین و رسی باشد، قدرت انتقال املاح کمتر است، در حقیقت آبشویی یا انتقال املاح در خاک شنی بیشتر از خاک رسی است. روشهای مختلفی برای اندازه گیری نیاز آبی برای آبشویی و اجرای ابشویی وجود دارد.
بعد از پایان آبشویی املاح، باید اراضی خشک شده و عملیات بهبود ساختمان خاک از طریق افزودن مواد آلی، گچ و ... انجام می شود. اولین قدم در توسعه ساختمان خاک هماوری ذرات رس با استفاده از گچ و سپس توسعه خاکدانه های ریز و درشت با استفاده از افزودن مواد آلی به خاک است.
مواد اصلاح کننده خاک
​​​​​​​مواد اصلاح کننده خاک در ابتدا باعث افزایش غلظت کلسیم در محلول خاک می شوند. برخی از این ترکیبات به صورت مستقیم موجب افزایش غلظت کلسیم می شوند مانند گچ (سولفات کلسیم) و یا کلرید کلسیم. برخی دیگر نیز از طریق افزایش حلالیت ترکیبات گچی و آهکی خاک موجب افزایش غلظت کلسیم خاک می گردند مانند ترکیبات اسیدی از جمله گوگرد و اسید سولفوریک. با افزایش غلظت کلسیم محلول، این کاتیون دو ظرفیتی جایگزین سدیم موجود در خاک شده و سدیم از طریق آبشویی از نیمرخ خاک خارج می شود.
انتخاب ماده اصلاح کننده خاک بستگی به تأثیر نسبی ماده اصلاحی در احیای خاک، رشد گیاه و همچنین قیمت ماده اصلاحی و زمان مورد نیاز جهت اصلاح خاک دارد. 
گچ: از این ترکیب به دلیل حلالیت خوب، قیمت کم و قابلیت دسترسی مناسب به صورت گسترده در اصلاح خاکهای شور و سدیمی استفاده می شود. معمولا بازده گچ بین 40 تا 70 درصد است و تابع عوامل مختلفی است ازجمله: میزان یکنواختی توزیع گچ در خاک، تمایل به تبادل با کلسیم در مقایسه با تبادل با منیزیم و پتاسیم، اندازه ذرات گچ و نوع املاح محلول خاک.
اسیدها: اسیدها با کربنات کلسیم خاک ترکیب شده و در صورت مصرف اسید سولفوریک،گچ ودر صورت مصرف اسید کلریدریک، 
کلرید کلسیم تولید می شود. استفاده از اسیدهای غلیظ به دلیل اثر خورندگی بالا و خسارتهای احتمالی ایجاد شده برای کاربر توصیه نمی شود و استفاده از این اسیدها به تخصص و پوشش ایمنی ضد اسید نیاز دارد. در بین ترکیبات اسیدی مورد استفاده برای اصلاح خاک اسید سولفوریک به دلیل قدرت بالا، قیمت مناسب و اثرگذاری خوب توصیه می شود. سولفاسید 30 پلاس: ترکیب اسید سولفوریک فرآوری شده است که مشکلات ایمنی مصرف اسید غلیظ را نداشته و قدرت اثرگذاری آن حفظ شده. همچنین این ترکیب برای اثرگذاری بهتر بر رشد گیاه با ازت غنی شده است.
گوگرد: این ترکیبات طی مرحله اکسیداسیون تولید اسید سولفوریک نموده و مانند مصرف اسید سولفوریک موجب تولید گچ و در نتیجه کاهش غلظت سدیم تبادلی، اصلاح ساختمان خاک و افزایش ضریب آبشویی می گردد. مهمترین مشکل این ترکیبات طولانی بودن زمان واکنش و نیازمندی آن به حضور باکتری های تیوباسیلوس و فعالیت آنها است.
مواد آلی: مواد آلی باعث بهبود ساختمان خاک های سدیمی می شوند و از طریق تأمین عناصر غذایی کم مصرف باعث افزایش محصول در خاکهای سدیمی می شوند. از سوی دیگر مواد آلی با کاهش پ-هاش و آزاد کردن کاتیونهای محلول مانند کلسیم و منیزیم موجب کاهش ESP می شود، نکته مهم در مصرف مواد آلی به خاک این است که باید حداقل به هم خوردگی خاک صورت گیرد تا میزان پراکندگی رس کاهش یابد، البته با گذشت زمان و افزایش فعالیت میکروارگانیسم های خاک میزان پراکندگی رس ها به شدت کاهش می یابد. دو ترکیب آلی برای این منظور پارسی لئون S و پارسی لئون P40 است. پارسی لئون اس ترکیب لئوناردیت گرانوله دارای پ-هاش اسیدی است و پارسی لئون پی40 کود اسید هیومیک پودری است. هر دو ترکیب اثرات قابل توجهی بر بهبود خصوصیات رشد گیاه و اصلاح ساختمان خاک دارند.

خاکهای شور و سدیمی و اصلاح آنها

ساختمان خاک و نقش آن در کشاورزی

تنفس هوازی ریشه گیاهان با جذب اکسیژن از هوای خاک و دفع دی اکسید کربن به آن انجام می شود. فعالیتهای حیاتی گیاهان با توقف تبادل این دو گاز بین خاک و ریشه کُند شده و در صورت ادامه طولانی مدت این فعالیتها متوقف شده و منجر به مرگ گیاه می گردد. بنابراین تهویه خاک (تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن بین ریشه گیاه، خاک و جو) نقش مهمی در تنفس گیاه خواهد داشت. ساختمان خاک یکی از پارامترهای مهمی است که بر هوای خاک و نحوه توسعه ریشه اثرگذار است و به ویژه در خاکهای سنگین تأثیر به سزایی در رشد ریشه و تاج گیاه دارد. 

ساختمان خاک یعنی نحوه قرار گرفتن ذرات خاک در کنار یکدیگر؛ ساختمان خاک از طریق تأثیر بر اندازه خلل و فرج خاک و توزیع آنها در خاک بر تهویه خاک، ظرفیت نگهداری آب در خاک، زهکشی خاک، استحکام خاک، وضعیت موجودات خاکزی و رشد ریشه گیاه مؤثر است. تهویه خاک بر دسترسی ریشه به عناصر غذایی از طریق حلالیت عناصر غذایی اثر دارد، ظرفیت نگهداری آب در خاک بر وضعیت رشد گیاه و نیاز آبی آن مؤثر است، زهکشی خاک بر میزان تجمع املاح و حرکت املاح در خاک اثر داشته و استحکام خاک بر استقرار گیاه در خاک و همچنین نحوه رشد ریشه به ویژه در محصولات غده ای مؤثر است. خاکهای دارای ساختمان مناسب محل بهتری برای فعالیت و تکثیر موجودات خاکزی از جمله کرمهای خاکی است، که آنها نقش قابل توجهی در بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک دارند.
برای اصلاح ساختمان خاک استفاده از ترکیبات آلی از جمله ترکیباتی مانند پارسی لئون اس (لئوناردیت گرانوله) و پارسی لئون پی 40 (هیومیک اسید پودری) توصیه می شود، استفاده اصولی از سایر ترکیبات سیمانی کننده مانند گچ و آهک نیز با استفاده از نتایج آنالیز خاک و طی محاسبات علمی قابل اجرا است.

حاصلخیزی خاک 

تجزیه شیمیایی بافتهای گیاهی نشانگر این مطلب است که  عناصر موجود در طبیعت در گیاه نیز یافت می شوند. 40 عنصر در تمام گیاهان یافت می شوند، اگرچه وجود این عناصر در گیاهان ضرورت آن ها را برای رشد و نمو ثابت نمی کند، اما باید توجه داشت که دلایل کافی برای رد کامل عدم ضرورت هر یک از عناصر موجود نیست.
به طور کلی در نیاز گیاه به عناصر غذایی نام 21 عنصر ذکر می شود، ضرورت 17 عنصر (مطابق جدول فوق) مورد تأیید است، ضرورت کلر برای گیاه در سالهای اخیر معلوم شده و از نظر مقدار مصرف در گیاه مانند آهن در موقعیت بینابینی بین عناصر پرمصرف و کم مصرف قرار دارد. ضرورت پنج عنصر دیگر (سدیم، وانادیوم، سلیسیوم، آلومینیوم و کبالت) مورد تردید است. سه عنصر اول در تمام گیاهان یافت می شوند و با افزایش آنها به محیط کشت گیاه گاه ولی نه همیشه، نتایج مطلوبی در نمو گیاه مشاده شده است. مثلا در مورد عنصر سیلسیوم برخی گیاهان ازجمله گوجه فرنگی، خیار، ذرت، برنج و ... نتایج مثبتی به ویژه در افزایش مقاومت گیاه در برابر حمله آفات و عوامل بیماریزای گیاهی گزارش شده است. کبالت برای گیاه ضروری نیست اما وجود آن برای سلامت دامها ضرورت دارد و در گیاهان نیز در آنزیم کوبآمیدیده می شود، اما تقریبا ضرورت آن برای گیاه نفی شده است.
عناصر پرمصرف به میزان زیاد مورد احتیاج گیاهان هستند، میزان برداشت این عناصر توسط گیاه از خاک به نوع گیاه، محصول و شرایط خاک بستگی دارد. عناصر پرمصرف به طور کلی در ساختمان سلول و اندام گیاهی مورد استفاده قرار می گیرند در حالیکه عناصر کم مصرف اصولا در نظامهای حیاتی گیاه، در آنزیمها و کوآنزیمها فعالیت دارند.
برای تأمین حاصلخیزی یک خاک و حفظ آن به منظور تولید پایدار باید کلیه پارامترهای کیفی خاک از جمله کوددهی، موادآلی خاک، املاح خاک، ساختمان خاک و ... مورد بررسی و تحت مدیریت دقیق و اصولی قرار داشته باشد.
​​​​​​​

بافت خاک 

شنبه تا پنجشنبه ساعت 14-8

031-37866682-3

تماس با ما